خوش به حال اونایی که می تونند به راحتی قلم رو بر کاغذ بچرخونند و تند و سریع اونچه رو که در دل دارند بنویسند. برای من که این کار خیلی سخته، نمی دونم چرا؟ البته شایدم ....
الان باید سفر به دیار عشق و عرفان دعای شریف عرفه تموم می شد در حالی که من هنوز در خم یک کوچه ام.
امروز حال و هوای میلاد بانویی، من رو هوایی کرد، الان که خوب دقت می کنم می بینم بی حکمت هم نیست:
دعای عرفه امام حسین علیه السلام و میلاد با سعادت خواهرشون حضرت زینب سلام الله علیها
واقعا که این خواهر و برادر چه ارتباط عمیقی با هم دارند.
پس به یمن این میلاد منزل دوم سفر را اینگونه می نویسم.
امامت، دعای عرفه ، معرفت، امام حسین و حضرت زینب سلام الله علیهما.
امام حسین علیه السلام در قالب دعا منشور امامت رو به ما هدیه داد. اونچه رو که به حق درباره مقام امامت باید بدونیم بر زبان حق گویش جارش شد و حضرت زینب سلام الله علیها تجلی یک عارف واقعی به حق امامت شد. او که تمام هستی اش را به قربانگاه برد و در سایه شناخت امام زمانش به راحتی از اونها دل برید. اوج گرفت و جاوید شد.
میلاد سراسر نورش مبارک.
بانو! تمام وجودت و حتی فرزندانت آنچنان پاک بودند که لیاقت دیدار سرچشمه پاکی ها را پیدا کردند.... هستی و وجودم آنچنان گرفتار و ناتوان است که حتی توان دیدن خود را هم ندارد ما را با معرفت خود لایق گردان.